بررسی شاخصه های سبک زندگی اسلامی و تفاوت آن با سبک زندگی غربی

معیارها در زندگی

معیارها در زندگی

ما در معاشرت هایی که با اطرافیان داریم بعضی اوقات کاری را انجام می دهیم که فکر می کنیم بهتر بود کار دیگری می کردیم یعنی نمی دانیم فلان کارمان درست بود یا نه. برای تشخیص صحیح و غلط ما چند شاخصه و معیار داریم که می توانیم به وسیله آنها درست یا اشتباه بودن کارمان را تشخیص دهیم. اولین ملاک ما دین وشریعت اسلام است یعنی اگر خواستیم بدانیم فلان کار خوب است یا نه به گزاره های دینی رجوع می کنیم مثلا وقتی همسرمان کار ناپسندی انجام داده و ما می خواهیم به او تذکر دهیم شک می کنیم که در همان جمع تذکر دهیم یا در خلوت خودمان قضیه را به او بگوییم. با مراجعه به روایات می بینیم  امام علی علیه السلام فرموده اند: عیب های همدیگر را آشکار نکنید.(1) پس نباید در جمع تذکر دهیم.


ملاک بعدی ما یک قاعده مهم است که امام علی علیه السلام آن را فرموده اند : با دیگران به گونه ای رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.(2) برای استفاده عملی از این قاعده باید نوعی شبیه سازی انجام دهیم یعنی خودمان را به جای طرف مقابل قرار دهیم و ببینیم اگر با ما این رفتار را انجام دهند چه عکس العملی داریم ؟ آیا خوشحال می شویم ؟ آیا می پذیریم با ما این گونه برخورد شود؟ در واقع در استفاده از این معیار، ما وجدان و فطرت را داور قرار داده ایم و وقتی بدون جانبداری و پیش داروی به قضیه نگاه می کنیم پی می بریم که کارمان غلط است یا صحیح. مثلا وقتی همسرمان از ما درخواستی دارد و ما می توانیم آن را انجام دهیم نباید زیر آن شانه خالی کنیم زیرا ما هم دوست نداریم همسرمان با ما این گونه برخورد کند.


ملاک سوم ما عرف است. یعنی ببینیم مردم در مورد این کار چگونه قضاوت می کنند. آیا می پسندند یا آن را زشت می دانند . مثلا مردم برای ناهار دادن به میهمان،‌ نون و پنیر را غذای خوبی حساب نمی کنند یا مردم زشت می دانند زن و مرد مسائل شخصی خودشان را در جمع مطرح کنند و هرکدام دیگری را تحقیر کنند یا از کم کاری های دیگری بگویند. البته باید بگوییم عرف همیشه نمی تواند راهنمای خوبی باشد زیرا گاهی عرف نیز منحرف می شود مثلا شاید در جایی رعایت نکردن حجاب در برابر میهمانان عرف باشد در حالی که این کار خلاف دین ماست. یا عرف این باشد که برای میهمانی ریخت پاش صورت گیرد در حالی که این عرف ها نیز با دین ما سازگاری ندارند.

ـــــــــــــــــــــــــــــ

(1): غرر الحکم: 2290

(2): تحف العقول ص ۸۱



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad mohamad

شروط مشاور خوب

شروط مشاور خوب

ما راههای زیادی را نرفته و سرد و گرم روزگار را مثل افراد مسن نچشیده ایم پس باید در زندگی از نظرات و دیدگاه های دیگران بهره ببریم. دین اسلام برای حل چالش های زندگی، به مشورت سفارش کرده است. مشورت کردن لازم نیست حتما با کسی انجام شود که تحصیلات آکادمیک روانشناسی و مشاوره را گذرانده باشد اگرچه افرادی که این دوره های را گذرانده اند می توانند گزینه های بهتری برای مشاوره باشند.

اما مهمترین شروط یک مشاور خوب در روایات چیست؟

اول : عاقل و متبحر باشد . در روایتی از امام علی علیه السلام آمده : «شاوِرْ ذَوی العُقولِ، تَأمَنِ الزَّلَلَ والنَّدَمَ.»(1)« مشورت با عاقل، انسان را از لغزش و مشکلات نگاه می دارد»  پس اولین شرط مشاور این است که انسان عاقل و رشیدی باشد. عقل در این جا به معنای این است که شناخت کافی به مشکل و راه حل آن را داشته باشد،‌ حال امکان دارد در رشته تحصیلی مشاوره آنها را فراگرفته باشد یا در زندگی آنها را یافته باشد. توجه به این شرط باعث می شود انسان با هر شخصی مشورت نکند زیرا مشورت با انسان نابلد، سرچشمه مشکلات است.

دوم : با تجربه باشد . در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده :« أفضَلُ مَن شاوَرتَ ذو التَّجارِب‏»2 یعنی از بهترین کسانی که می توانی با او مشورت کنی انسان با تجربه است. طبق این روایت با تجربه بودن یک امتیاز است و اگر کسی در راه مشاوره دادن کارآزموده و آبدیده باشد بسیار بهتر از کسی است که تازه به آداب راهنمایی و مشاوره آشنا شده. البته این به معنای این نیست که افراد جوان برای مشورت صلاحیت ندارند، بلکه به معنای این است که افراد با تجربه برای مشورت بهتر از جوانان این کار هستند.

سوم : دلسوز باشد . درحدیث شریفی از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آمده :« مُشاوَرَةُ العاقِلِ الناصِحِ رُشدٌ ویُمنٌ وتَوفیقٌ مِنَ اللَّهِ»3 مشورت کردن با خردمندِ دلسوز، مایه هدایت و میمنت است‏. این شرط نیز بسیار مهم است زیرا چه بسا انسان با فرد عاقل و با تجربه ای مشورت می کند ولی چون طرف مقابل دلسوز نیست راهکاری را ارائه می دهد که در آن به احساسات طرفین توجه نکرده و سختی ایجاد می کند.

1:غرر الحکم: 5755

2: غرر الحکم: 3279

3: المحاسن: 2/ 438

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad mohamad

یک سوم زندگی

یکی از مسائلی که ما در زندگی روزمره با آن روبرو هستیم اشکالات و عیوب دیگران است یعنی ما می بینیم خیلی ها آنگونه که باید وظیفه خود را انجام نمی دهند ، کم کاری می کنند ، گاهی اوقات کارهای ناشایستی انجام می دهند . خصوصا در زندگی مشترک که مرد و زن دائم باهم تعامل دارند و بیش از دیگران از کارها و خصلت های همدیگر خبر دارند در این فضا، وظیفه هرکدام در برابر ایرادات دیگری چیست؟ آیا باید صریحا آنها را به هم گوشزد کنند؟ یا هرکدام به فکر خویش باشند؟ یا راه حل وسطی وجود دارد؟ . یکی از مهمترین کارها در این موارد چشم پوشی یا تغافل است . تغافل یعنی من اصلا متوجه کار شما نشدم . تغافل آنقدر در آداب معاشرت و خصوصا همسرداری مهم است که امام باقر علیه السلام درمورد آن اینگونه فرموده اند :« صَلاحُ شَأنِ الناسِ التَّعایُشُ والتَّعاشُرُ مِلْ‏ءَ مِکیالٍ: ثُلُثاهُ فِطَنٌ، وثلثٌ تَغافُل‏»(1) یعنی  اگر معاشرت صحیح با مردم را مانند پیمانه پُرى فرض کنیم، دو سوم آن توجّه و هوشیارى است و یک سومش نادیده گرفتن. به عبارت دیگر یک سوم حسن معاشرت به بیخبر وانمود کردن خود، وابسته است .

در حدیثی از امام علی ع در مورد تغافل اینگونه آمده : «أشرَفُ أخلاقِ الکریمِ تَغافُلُهُ عمّا یَعلَم»(2)‏ یعنی از بزرگترین خصلت های انسان کریم چشم پوشی او از آنچه می داند است .

اما دلیل توصیه اهل بیت ع به تغافل، چیست ؟

برای پاسخ به این روایت از امام علی ع توجه کنید :« مَن لم یَتَغافَلْ ولا یَغُضَّ عن کثیرٍ مِن الامورِ تَنَغَّصَت عِیشَتُه»(3) یعنی هرکس از بسیار از امور چشم پوشی نکند زندگی بر او سخت می شود . برای توضیح این روایت باید گفت مراد حضرت این است که اگر بخواهیم برای هر عیب و ایرادکوچک و بزرگی که از دیگران می بینیم، واکنش نشان دهیم و برای تغییر آن دست به کار شویم زندگی بر ما سخت می شود زیرا خیلی وقت ها عیوب و اشتباهات دیگران اتفاقی اند و تکرار نمی شوند :مثلا شاید فقط این دفعه صحبت کردن همسرمان با مادرش این قدر طول کشیده و همیشگی نیست یا این دفعه شوهرمان بدون اطلاع با دوستانش به سالن ورزشی رفته و همیشه بی خیال نیست در این حالت، تذکر ما منشا کدورت می شود . گاهی نیز می دانیم بعضی رفتارها ریشه در خلق و خوی افراد دارند و قابل تغییر نیستند و ما اگر بخواهیم پشت سرهم تذکر دهیم چیزی درست نمی شود و جز اوقات تلخی، ثمره ای ندارد پس چه بهتر که خودمان را به ندانستن بزنیم .

البته تغافل در مسائل مهم و حساس، توصیه نشده و برای جلوگیری از مشکلات بعدی باید اقدام صورت گیرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

(1): بحار الأنوار: 74/ 167

(2): غرر الحکم: 3256

(3): غرر الحکم: 9149

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad mohamad

سرپرست خانواده چگونه خرج کند ؟

سرپرست خانواده چگونه خرج کند ؟
از مهمترین مسائلی که هر انسان و خصوصا سرپرست خانواده با آن سروکار دارد، تدبیر در امور اقتصادی خانواده است . زیرا آرامش و آینده اهل خانه، کاملا با این تدابیر در ارتباط است . در کلامی گهربار از امام علی علیه السلام نقش تدبیر مالی در زندگی اینگونه بیان شده است :

« إِنَّ أَفْضَلَ الْفِعَالِ صِیَانَةُ الْعِرْضِ بِالْمَالِ.»1 همانا بهترین کارها حفظ آبرو به وسیله مال است . یعنی مهمترین وظیفه ی پول و مال حفظ آبروی انسان است پس همیشه باید تدبیر مالی به گونه ای صورت گیرد که این هدف، یعنی حفظ آبرو محقق شود.

اگر بخواهیم حد و مرز صحیح در مدیریت اقتصادی را بیابیم، این کلام امام کاظم علیه السلام آن را بیان می کند عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع عَنِ النَّفَقَةِ عَلَى الْعِیَالِ فَقَالَ مَا بَیْنَ الْمَکْرُوهَیْنِ الْإِسْرَافِ وَ الْإِقْتَارِ »2:

تامین هزینه های خانواده، بین دو مرز اسراف و بخل قرار دارد . اسرف یعنی، مال و ثروت را بیهوده هدر دادن و در جاهای بی فایده، هزینه کردن . گاهی زن و مرد عادت دارند، هرسال، بدون اینکه لباسشان کهنه شده باشد، لباس عوض کنند؛ یا لوازم دکوری و مبلمان را سالانه تعویض کنند. خداوند در قرآن کریم در ذم این گناه، اسراف کنندگان را برادران شیطان خوانده است. إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ3 .
 مرز دوم در تامین هزینه های زندگی، بخل است. بخل یعنی انسان، بدون دلیل قانع کننده ای برای امور متعارف زندگی خرج نکند و با عناوینی همچون ذخیره برای روز مبادا یا داشتن پشتوانه مالی، فقط به ذخیره کردن رو آورد. این مسئله باعث می شود برای خود و خانواده اش در جاهایی که نیاز است، هزینه نکند و علاوه بر سختی و مشقتی که ایجاد می کند، باعث بیماری یا از دست دادن فرصت های آینده شود. اما تاثیر بخل بر آبروی خانواده نیز جای شک و شبهه نیست  چنانچه در روایتی از امام رضا علیه السلام در مورد بخل اینگونه امده «: البُخلُ یُمَزِّقُ العِرْضَ»4یعنی بخل آبرو را به باد می دهد .

البته در روایات ما آمده که، اگر سرپرست ، توان مالی دارد خانواده را در وسعت و رفاه قرار دهد و فشار بی خودی به آن ها نیاورد، ولی این به معنای اسراف نیست. در حدیثی از امام کاظم علیه السلام آمده : «عِیالُ الرَّجُلِ اسَراؤُهُ، فَمَن أنعَمَ اللّهُ عَلَیهِ نِعمَةً فَلیُوَسِّع عَلى اسَرائِهِ، فَإِن لَم یَفعَل أوشَکَ أن تَزولَ تِلکَ النِّعمَة»5 یعنی  خانواده مرد، [به منزله‏] اسیران اویند. پس، هر که خداوند به او نعمتى داد، باید اسیرانش را در گشایش قرار دهد؛ زیرا اگر چنین نکند، به زودى، آن نعمت، از کف او مى‏رود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1: کافی ج‏4، ص: 49
2: همان ص: 55
۳ : الإسراء : 27
4: بحار الأنوار: ج78/ص 357
5: من لا یحضره الفقیه: ج 3 ص 556

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad mohamad

چرا مشاوره ؟

چرا مشاوره ؟

شکی نیست که زندگی مشترک دست اندازهایی دارد که باید برای عبور از آنها از دیگران کمک و مشورت گرفت. نیاز انسان به مشاوره آنقدر زیاد است که امام علی علیه السلام در مورد آن فرموده اند:

« لا یَستَغنِی العاقِلُ عَنِ المُشاوَرَةِ.»1« انسان عاقل هیچ گاه از مشورت با دیگران بی نیاز نمی شود »

یعنی عقل انسان حکم می کند مشورت کند. همچنین در کلام دیگری از ایشان آمده:

« لا ظَهِیرَ کالمُشاوَرَة»2 یعنی «هیچ پشتیبانی مثل مشورت نیست »

 اما دلیل اینکه عقل به مشورت دستور می دهد و هیچ پشتیبانی مثل مشاوره نیست این است که مشورت انسان را از سقوط و دچار شدن به بسیاری از مشکلات حفظ می کند چنانچه در کلامی از امیر المومنین علیه السلام آمده : «المُستَشِیرُ مُتَحَصِّنٌ مِنَ السَّقَطِ. »3 «کسی که مشورت کند از سقوط در امان است . »

اما چرا برای حل مشکلات و معضلات زندگی اینقدر به مشورت توصیه شده ؟ برای یافتن پاسخ کافی است به این روایت از امام علی علیه السلام توجه کنید :

«إنّما حُضَّ على المُشاوَرَةِ لأنّ رَأیَ المُشیرِ صِرْفٌ، ورَأیَ المُستَشِیرِ مَشُوبٌ بالهَوى »4« به مشورت تاکید و توصیه شده زیرا نگاه مشاور به خالی از گرایش و انگیزه است و نظر مشورت گیرنده همراه با گرایش و میل هایی است».

در توضیح این روایت به این مثال توجه کنید : خانم خانه مدتی است تفریح ندارد و در اثر روزمرگی دچار بدخلقی شده و بهانه گیری می کند ولی خودش فکر می کند چون مدتی قبل درخواست خرید طلا داشته، ولی به علت کمبود پول، موفق به خرید، نشده اند الان حالش گرفته شده؛ البته خانم قصه ما علاقه زیادی به طلا دارد. زن و مرد با این نظر، به مشاور مراجعه می کنند و زن سعی می کند مشکل را به نخریدن طلا ربط دهد چون خودش آن را دوست داشته و موفق به خرید آن نشده، در اینجا مشاور چون همان حالت زن به طلا را ندارد و همه جانبه به مسئله نگاه می کند می تواند تشخیص دهد بد خلقی زن، بیشتر به نداشتن تفریح و مشغله مفید، مربوط است و نخریدن طلا یک بهانه کوچک، برای دامن زدن به مشکل است .

_______________________________________________________________

:1غرر الحکم: 10693

2: نهج البلاغه: حکمت 54

3: غرر الحکم: 1207

:4 غرر الحکم: 3908

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad mohamad

آتش با آتش خاموش نمی شود:

آتش با آتش خاموش نمی شود:

از اتفاقاتی که در زندگی انسانها رخ میدهد، اختلاف نظر و اصطکاک در بعضی مسائل است. زندگی مشترک نیز، گاهی محل بروز دعوا و اختلاف بر سر بعضی موضوعات است. معمولا در این مواقع، صدای دو طرف، بلند شده و زن و مرد هر کدام به دنبال اثبات نظر خودشان هستند. وقتی شعله های اختلاف بالا میگیرد، بنا به فرموده امام علی علیه السلام کینه های قدیمی همچون خاکستر زیر آتش شروع به فوران می کنند «الغَضَبُ یُثِیرُ کَوامِنَ الحِقدِ.»1. در حدیثی از حضرت امام صادق علیه السلام آمده که وقتی کسی غضب می کند کلید های شر و بدی را بدست می گیرد« الغَضَبُ مِفتاحُ کُلِّ شَر»2. در این حالت، عقل به شدت، در برابر قوه های نفسانی مغلوب شده و نمی توان انتظار داشت، طرفین حرف های عادی بزنند و رفتارهای عاقلانه از خود بروز دهند .

پس راه چیست ؟ بهترین کار این است که، اولا زن و مرد یا یکی از آن دو، قبل از اینکه کار به جاهای باریک بکشد خونسردی خود را حفظ کنند و اجازه ندهند تنش و اختلاف، بیشتر شود . در سفارشی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امیر المومنین علیه السلام اینگونه آمده : «یا علیُّ، لاتَغضَب‏»3یعنی یا علی غضب نکن، زیرا اگر انسان از اول وارد این وادی نشود، برای برون رفت دنبال راه نمی گردد . در حالت طبیعی، معمولا انسان ها توجه ندارند که ادامه یافتن اختلاف، باعث شدید شدن واکنش ها و عمیق شدن ناراحتی ها می شود به همین دلیل آنها باز به رفتار خود ادامه داده و حتی کار را به ضرب و جرح می کشانند زیرا به این نکته توجه نمی کنند که خاموش کردن آتش به وسیله آتش دیگری ممکن نیست بلکه برای خاموش کردن آتش، باید از آب کمک جست .

اما راهکارهای مهم اهل بیت علیهم السلام که همچون آبی بر شعله های خشم و غضب است :

1: تغییر حالت فیزیکی : در روایتی از پیامبر اکرم آمده که به هنگام غضب باید تغییر وضعیت فیزیکی داد :«إذا غَضِبَ أحَدُکم وهو قائمٌ فَلْیَجلِسْ، فإن ذَهَبَ عَنهُ الغَضَبُ وإلّا فَلیَضطَجِعْ»4 یعنی هنگامی که عصبانی شدی، اگر ایستاده ای بنشین، پس اگر عصبانیت برطرف نشد دراز بکش. این روایت، بیانگر این است که یکی از راهکارهای پایین آوردن شعله خشم تغییر وضعیت فیزیکی است.

  2: راه دوم، تعقل و تفکر است. در روایتی شریف، از پیامبر اکرم اینگونه آمده است : «فإذا غَضِبتَ فَاقعُدْ وتَفَکَّرْ فی قُدرَةِ الرَّبِّ علَى العِبادِ وحِلمِهِ عَنهُم‏»5 یعنی هنگامی که عصبانی شدی، بنشین و در مورد قدرت خداوند و حلم و صبر او بر بندگانش فکرکن.

۳. وضو گرفتن. در روایتی از پیامبر اسلام آمده : «فإذا غَضِبَ أحَدُکم فَلْیَتَوَضَّأْ»6 یعنی هرگاه یکی از شما عصبانی شد وضو بگیرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1: غرر الحکم: 2164

2: الکافی: ج2/ ص303

3: تحف العقول: ص 14

4: همان

5: الترغیب والترهیب: ج3/ ص450

6: همان ص 451

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad mohamad

قابل توجه خانمها : شوخی گاهی گسست آفرین است

قابل توجه خانم ها : 

یکی از عوامل #اختلاف برانگیز و #گسست آفرین بین شما و مادر و خواهر همسرتان #شوخی های ناشیانه به انهاست. سنگین بودن هزینه کمتری دارد.

 #همسرداری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad mohamad

سه فایده از یک مشاوره

#مشاوره با افراد #خبره و #دلسوز چه فوایدی دارد ؟

 1.راهکارهای #افزایش_محبت و #صمیمیت را یاد می گیرید . 

2.نگرش شما به بسیاری از مسائل تغییر می کند . 

3. می تواند به #رفع_تنش ها و کینه ها منجر شود .

 #همسرداری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad mohamad